سایت داستانک بروز می باشد لطفا از سایر بخش ها نیز دیدن فرمایید امیدوارم لحظات شادی را با ما سپری کنید!
وبسایت داستانـَک | بزرگترین مرجع داستان های کوتاه و بلند ملا در بازار پیراهن زری برای زنش میخرید. رفیقش گفت: تو میخواستی زنت را طلاق بدهی پس پیراهن زری برای کی میخری؟ ملا جواب داد: زنم شرط کرده که اگر پیراهن زری برایش بخرم پیش قاضی بیاید و طلاق را قبول کند.
ملا در بازار پیراهن زری برای زنش میخرید. رفیقش گفت: تو میخواستی زنت را طلاق بدهی پس پیراهن زری برای کی میخری؟ ملا جواب داد: زنم شرط کرده که اگر پیراهن زری برایش بخرم پیش قاضی بیاید و طلاق را قبول کند.
دیدگاه ارسال شده است
نمایش / مخفی کردن دیدگاه ها